بازیگران محلی، نه شرکت‌های جهانی، می‌توانند موفقیت در کاهش کربن صنعت متالورژی برزیل را تضمین کنند.

به گزارش فولاد نیوز، بخش فولاد برزیل می‌توانست تا الان به راحتی سبز شود. طبق گزارش Global Energy Monitor، در سال ۲۰۲۳، ۹۳ درصد از کل برق تولیدی کشور از منابع انرژی تجدیدپذیر (RES) تأمین شده است. همچنین این کشور دارای دومین ذخایر بزرگ سنگ‌آهن با کیفیت بالا (Fe60-67) در جهان است که نیازی به فرآوری اضافی ندارد. علاوه بر این، تولید گاز طبیعی نیز به خوبی در برزیل توسعه یافته و امکان واردات گاز از آرژانتین هم وجود دارد.

بنابراین، همه شرایط برای ساختن مدلی شبیه کشورهای خاورمیانه فراهم است؛ جایی که ۱۰۰ درصد فولاد با فناوری NG-DRI-EAF ذوب می‌شود و انتشار متوسط CO2 به ازای هر تن فولاد نهایی ۱.۳ تا ۱.۴ تن است. اما در حال حاضر، سهم EAF در برزیل تنها ۲۴ درصد از ظرفیت فولادسازی است و ۷۶ درصد باقی‌مانده با فناوری BF-BOF تولید می‌شود. علاوه بر این، فولادسازان محلی باید تمام زغال‌سنگ و کک مورد نیاز خود را وارد کنند. نتیجه این است که انتشار متوسط CO2 در صنعت متالورژی برزیل به ۱.۷ تن می‌رسد و کاهش آن به دلایل متعددی مشکل است.

در حاشیه سیاست‌های دولتی

چرا EAF در برزیل گسترش نیافته؟ اول به دلیل کمبود منابع. حجم جمع‌آوری قراضه کم است و جالب اینجاست که هیچ کارخانه DRI در اینجا وجود ندارد، با وجود فرصت‌های سرمایه‌گذاری عظیم شرکت واله (Vale SA) که بزرگ‌ترین صادرکننده سنگ‌آهن در جهان است. این وضعیت پارادوکسیکال به نظر می‌رسد.

تولید آهن اسفنجی (DRI) به دلیل هزینه بالای گاز طبیعی در اینجا سودآور نیست. طبق مرکز تحقیقاتی Energy Transition برزیل، این کشور سومین گران‌ترین قیمت گاز را در جهان دارد و فقط سوئد و فنلاند گاز گران‌تری دارند. مشکل اصلی شرایط سخت تولید نیست، بلکه نبود بازار رقابتی گاز است، زیرا شرکت دولتی پتروباس (Petrobras) انحصار کامل در عرضه گاز دارد.

در نتیجه، متالورژی‌کاران نمی‌توانند روی قیمت‌های رقابتی حساب کنند و مالیات‌های بسیار بالایی (حدود ۲۶ درصد از قیمت گاز برای مصرف‌کنندگان) نیز وجود دارد. به همین دلیل است که شرکت واله در بزرگ‌ترین مجتمع تولید ۱۲ میلیون تن DRI/HBI در سال در عربستان سعودی سرمایه‌گذاری می‌کند و ترنیوم (Ternium) نیز برنامه دارد کارخانه DRI در مکزیک بسازد، نه در برزیل.

دوم، EAF امکان تولید فولاد با کیفیت بالاتر را فراهم می‌کند، اما هزینه آن بیشتر از فناوری کوره بلند-مبدل است و بنابراین نمی‌تواند با فولاد ارزان‌قیمت وارداتی رقابت کند. این دقیقاً همان فولادی است که کارخانه‌های BF-BOF خارجی، عمدتاً از چین، تأمین می‌کنند.

در حال حاضر آنها بدون محدودیت این کار را انجام می‌دهند، چون بازار داخلی تقریباً هیچ حفاظتی ندارد. به همین دلیل، واردات فولاد به برزیل در سال ۲۰۲۴ با ۲۴ درصد افزایش به رکورد ۶.۲۳ میلیون تن رسید که ۹۲ درصد آن از چین بود و این روند چندساله است.

بنابراین، تولیدکنندگان برزیلی انگیزه‌ای برای افزایش سهم EAF در تولید کل ندارند و این یعنی تقاضا برای DRI، که ماده اولیه اصلی کوره قوس الکتریکی است، افزایش نمی‌یابد.

چرا این اتفاق می‌افتد؟ احتمالاً به این دلیل است که بخش فولاد تنها ۴ درصد از انتشار CO2 در برزیل را تشکیل می‌دهد، در حالی که بخش کشاورزی ۶۵ درصد از این انتشار را دارد. بنابراین، فولاد در سیاست‌های ملی کاهش کربن، که هدف آن اقتصاد بدون کربن تا سال ۲۰۵۰ است، در اولویت نیست.

رئیس‌جمهور برزیل، لوئیز ایناسیو لولا دا سیلوا، بارها در سخنرانی‌های خود بر ضرورت تولید فولاد سبز در کشور تأکید کرده است، اما برنامه عملیاتی کاهش کربن صنعتی سال ۲۰۲۴ به طور مستقیم به صنعت فولاد نمی‌پردازد. سند ملی به‌روزشده انتشار گازهای گلخانه‌ای در اکتبر ۲۰۲۳ نیز اقدامات خاص یا اهداف کاهش انتشار برای صنعت فولاد تعیین نکرده است.

فولاد سبز برزیل

برنامه‌های شرکت‌ها

برنامه‌های کاهش کربن شرکت‌های فولاد برزیل محافظه‌کارانه است و مبتنی بر منابع محلی است.

* آرسلورمتال برزیل (ArcelorMittal Brasil)، بزرگ‌ترین تولیدکننده، متعهد شده تا سال ۲۰۳۰ نسبت به سال پایه ۲۰۱۸، انتشار گازها را ۱۰ درصد کاهش دهد. این هدف با افزایش استفاده از قراضه و گاز طبیعی در کوره بلند و بهینه‌سازی استفاده از زغال‌چوب دنبال می‌شود؛

* دومین تولیدکننده بزرگ، گرداو (Gerdau)، هدف مشخصی برای کاهش انتشار تعیین نکرده است، اما میانگین انتشار آن ۰.۹۳ تن CO2 به ازای هر تن فولاد است، چون فولاد را با EAF و با ۷۳ درصد قراضه تولید می‌کند. گرداو همچنین بسیار بهینه انرژی است و از زغال‌چوب استفاده می‌کند؛

* ترنیوم قصد دارد تا سال ۲۰۳۰ انتشار CO2 خود را ۲۰ درصد کاهش دهد که شامل افزایش استفاده از قراضه و منابع انرژی تجدیدپذیر، بهبود بهره‌وری انرژی و جایگزینی جزئی زغال‌سنگ با زغال‌چوب است؛

*‌ اوسیمیناس (Usiminas)، تولیدکننده بزرگ فولاد تخت، تا سال ۲۰۳۰ انتشار خود را نسبت به ۲۰۱۹، ۱۵ درصد کاهش خواهد داد و از همان روش‌های ترنیوم استفاده خواهد کرد. این شرکت در سال ۲۰۲۴ مبلغ ۵۳۸ میلیون دلار برای نوسازی کوره بلند کارخانه ایپاتینگا (Ipatinga) که ۷۰ درصد انتشار شرکت را تشکیل می‌دهد، سرمایه‌گذاری کرده است؛

* شرکت CSN تا سال ۲۰۳۰ انتشار گازهای گلخانه‌ای خود را نسبت به ۲۰۱۸، ۱۰ درصد و تا سال ۲۰۳۵، ۲۰ درصد کاهش خواهد داد. این شرکت پروژه آزمایشی دمیدن هیدروژن به کوره در کارخانه سیمان خود در آمریکا را انجام داده و قصد دارد این فناوری را برای کوره بلند در برزیل تطبیق دهد. بخش سنگ‌آهن CSN تا سال ۲۰۳۵ انتشار CO2 را ۳۰ درصد و تا ۲۰۴۴، ۱۰۰ درصد کاهش خواهد داد؛

* واله (Vale Corporation) قصد دارد تا سال ۲۰۳۰ انتشار گازهای گلخانه‌ای Scope 1 و 2 را نسبت به ۲۰۱۷، ۳۳ درصد کاهش داده و تا ۲۰۵۰ به صفر برساند. این شامل افزایش استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر تا ۱۰۰ درصد در مقایسه با ۸۴ درصد در سال ۲۰۲۴ است. در سال ۲۰۲۲، این شرکت نیروگاه خورشیدی ۷۶۶ مگاواتی Sol do Cerrado در ایالت Minas Gerais را راه‌اندازی کرد که یکی از بزرگ‌ترین‌ها در آمریکای لاتین است. اقدامات دیگر شامل جایگزینی زغال‌سنگ در کوره‌های سینتر با بیوچار است. واله قصد دارد انتشار CO2 مربوط به Scope 3 را تا سال ۲۰۳۵، ۱۵ درصد کاهش دهد که از طریق الکتریکی کردن حمل‌ونقل جاده‌ای و ریلی و استفاده از بیواتانول و بیودیزل به عنوان سوخت‌های خودرویی و دریایی انجام می‌شود.

مشکلات در حال افزایش است

اکثر شرکت‌های فولاد برزیل یا اصلاً اعلام بی‌طرفی کربنی نکرده‌اند یا برنامه‌های میان‌مدت و بلندمدتی برای رسیدن به این هدف ندارند. و بازیگران محلی نسبت به شرکت‌های جهانی جاه‌طلبی بیشتری دارند.

مارکو پولو د ملو لوپز، مدیر اجرایی مؤسسه فولاد برزیل (IABr)، گفته است: «ما قصد نداریم اهدافی تعیین کنیم که نتوانیم به آن‌ها برسیم.»

اواسط آگوست، گرداو اعلام کرد که به دلیل افزایش واردات فولاد چینی، سرمایه‌گذاری‌های خود را کاهش می‌دهد. به گفته مدیرعامل گوستاوو ورنک، این تصمیم منعکس‌کننده رقابت ناعادلانه از سوی تولیدکنندگان خارجی و همچنین نبود حمایت‌های تجاری دولت برای جلوگیری از ورود فولاد یارانه‌ای از چین است.

گرداو قبلاً در نیمه اول سال جاری یک کارخانه در Minas Gerais را بسته و ۱۵۰۰ کارمند را اخراج کرده است. دیگر کارخانه‌های شرکت در ظرفیت کامل فعالیت می‌کنند. ورنک تأکید کرد اگر واردات فولاد به برزیل ادامه یابد، احتمال اخراج‌های بیشتر وجود دارد. در عین حال، گرداو فعالیت‌های خود را در ایالات متحده گسترش خواهد داد، زیرا شرایط بازار آمریکای شمالی پایدارتر و پیش‌بینی‌پذیرتر است.

واضح است که این شرایط برنامه‌ریزی و اجرای کاهش کربن را برای شرکت‌های برزیلی بسیار دشوار می‌کند. سؤال اصلی در مورد بقای صنعت است و دولت خود باعث به وجود آمدن این وضعیت شده است.

ممکن است مسئولان برزیلی صنعت فولاد محلی را به اندازه کافی «سبز» بدانند، چرا که انتشار متوسط CO2 در تولید فولاد این کشور ۱.۷ تن است. اما این فقط تا حدی درست است. این عدد پایین‌تر به دلیل استفاده از زغال‌چوب به جای زغال‌سنگ متالورژیکی در کوره‌های بلند است. اما همه با این دیدگاه موافق نیستند.

مثلاً در اتحادیه اروپا، این ماده به دلیل انتشارهای ناشی از تولید آن و تأثیرات منفی بر اقلیم به خاطر جنگل‌زدایی، به عنوان دوستدار محیط زیست شناخته نمی‌شود. طبق روش ارزیابی اروپایی، انتشار متوسط CO2 در متالورژی برزیل ۲.۰ تن است و کنار گذاشتن کک به نفع زغال‌چوب در کوره‌های بلند گامی بزرگ به عقب است، بازگشت به فناوری‌های قرن هجدهم.

همچنین باید محدودیت‌های استفاده از زغال‌چوب در چارچوب سیاست‌های حفاظت از جنگل‌ها را مد نظر داشت. بنابراین، شرکت‌ها نمی‌توانند روی این منبع در بلندمدت حساب کنند.

اوکراین: دلیلی برای تأمل
می‌توان فرض کرد که مقامات برزیلی تمایلی به محدود کردن بازار فولاد داخلی با تعرفه‌ها ندارند، چرا که محصولات محلی هزینه پایینی دارند. طبق گزارش Energy Transition، این کشور سومین کشور ارزان‌قیمت در تولید متالورژی است، به دلیل ذخایر سنگ‌آهن با کیفیت بالا.

اما این به خاطر کارخانه‌های BF-BOF است که باید در روند کاهش کربن بسته شوند و به جای آن‌ها کارخانه‌های EAF ساخته شود یا به فناوری‌های هیدروژنی همراه با CCUS تبدیل شوند. هر دو گزینه نیازمند سرمایه‌گذاری عظیمی معادل ۲۹.۱۹ میلیارد دلار است، طبق محاسبات IABr.

سؤال این است که شرکت‌های فولاد از کجا چنین سرمایه‌ای را تأمین خواهند کرد، وقتی با واردات ارزان‌قیمت در بازار داخلی روبرو هستند؟ در چنین وضعیتی، تنها با حاشیه فروش پایین می‌توان رقابت کرد و به تبع آن سودآوری پایین است. اما این همه ماجرا نیست. به زودی فرصت‌های سرمایه‌گذاری فولادسازان برزیلی حتی کمتر خواهد شد.

در ۱۲ دسامبر ۲۰۲۴، قانون ۱۵.۰۴۲/۲۰۲۴ که سیستم ملی تجارت انتشار گازهای گلخانه‌ای (SBCE) را معرفی می‌کند، در این کشور اجرایی شد. مرحله آماده‌سازی تا ۱۲ دسامبر ۲۰۲۸ ادامه دارد و در این مدت شرکت‌ها فقط باید انتشار CO2 خود را گزارش دهند. پس از آن تاریخ، مجبور خواهند بود بابت انتشار گازهای خود هزینه بپردازند. این احتمالاً تولید BF-BOF را غیرسودآور خواهد کرد.

شایان ذکر است که وضعیت مشابهی در اوکراین در حال شکل‌گیری است. هر دو کشور منابع کافی سنگ‌آهن برای صنعت فولاد دارند، اما کمبود قراضه برای گذار به EAF وجود دارد. بازار اتحادیه اروپا برای فولاد اوکراین به همان اندازه اهمیت دارد که بازار آمریکا برای برزیل. و دسترسی به این بازارها شدیداً محدود شده است. برای برزیل به دلیل تعرفه‌های ترامپ و برای اوکراین به خاطر استانداردهای EAF اروپا.

بنابراین، فولادسازان اوکراینی نیز با نیاز به کاهش کربن روبرو هستند. آنها نیز در حال کار روی راه‌اندازی سیستم تجارت انتشار گازهای گلخانه‌ای (GET) هستند. اما همانند برزیل، بازار داخلی فولاد تحت فشار واردات است و صنعت فولاد اوکراین هم ممکن است در همان تله برزیل گرفتار شود.

دیدگاهتان را بنویسید