مسیر متفاوت سنگ آهن در میانه تناقضات تولید فولاد چین / بررسی تغییرات ساختاری و فرصتهای گذار به فولاد سبز
در حالی که 65 درصد سهم ریو تینتو از صادرات سنگ آهن استرالیا به چین این شرکت را در موقعیت مناسبی برای بهرهبرداری از تقاضای سنتی و نوظهور قرار میدهد. نقشه راه صفر کربن بیاچپی نیز تعهد این شرکت به کربنزدایی را برجسته میکند و آن را به یک بازیگر کلیدی در گذار به فولاد سبز تبدیل میکند.
به گزارش فولاد نیوز، بازار جهانی سنگ آهن در یک نقطه عطف قرار دارد که از یک تناقض شکل گرفته است: کاهش تقاضای فولاد چین و افزایش تقاضا برای سنگ آهن در بازارهای غیرچینی. این تفاوت بازتابی از تغییرات ساختاری گستردهتر در صنعت فولاد است که به واسطه دستورالعملهای کاهش کربن، نوآوریهای فناورانه و تنظیمات ژئوپلیتیکی ایجاد شده است. برای سرمایهگذاران، چالش در شناسایی سهامهای معدنی است که با این روندها همراستا هستند و در عین حال از ریسکهای نوسان سیاستها و تنشهای تجاری جلوگیری میکنند.
تغییرات ساختاری: از تقاضای چینمحور به چشمانداز جهانی
سلطه چین در مصرف سنگ آهن به دلیل بحران مسکن و ظرفیت اضافی در تولید فولاد کاهش یافته است. هدفهای کاهش تولید فولاد در سال 2025 که با هدف کاهش انتشار گازهای گلخانهای و تطبیق با اهداف اقلیمی تنظیم شدهاند، باعث ایجاد جنگ قدرتی میان نیتهای سیاستگذاری و واقعیتهای بازار شده است. در حالی که کارخانههای فولاد در استانهایی مانند هبی و هونان اجرای این سیاستها را به تأخیر انداختهاند، کاهش تعرفههای ایالات متحده (از ۱۴۵ درصد به ۳۰ درصد) باعث شده است که صادرات چین به طور موقت افزایش یابد و کاهشهای داخلی را جبران کند.
چشمانداز معادن سنگ آهن با تمرکز بر پایداری چیست؟
با این حال، چشمانداز بلندمدت به تقاضای غیرچینی وابسته است. مناطق آسهآن و منا به عنوان محرکهای رشد شناخته میشوند که از توسعه زیرساختها و رشد شهری حمایت میکنند. به ویژه هند پیشبینی میشود که سهم عمدهای از تقاضای فولاد جهانی را تا سال 2030 به خود اختصاص دهد. این تغییر تنها جغرافیایی نیست بلکه ساختاری است: پذیرش کورههای قوس الکتریکی (EAFs) و فرآیندهای کاهش مبتنی بر هیدروژن باعث کاهش وابستگی به کورههای بلند سنتی شده و ترکیب تقاضا برای سنگ آهن را تغییر میدهد.
گذار به فولاد سبز: سنگ آهن با عیار بالا بهعنوان یک دارایی استراتژیک
دستور کار کربنزدایی در حال بازتعریف دینامیک سنگ آهن است. سنگ آهن با عیار بالا (Fe >65%) به یک ورودی حیاتی برای فرآیندهای کاهش مستقیم مبتنی بر هیدروژن تبدیل شده است که حاشیههای قیمتی آن به ۱۸ تا ۲۵ دلار در هر تن بالاتر از معیار 62 درصد میرسد. این روند از هدفهای داخلی فولاد سبز چین و استانداردهای صادراتی بینالمللی بهویژه در اروپا و ایالات متحده، جایی که تنظیمات مرزی کربن در حال تنگ شدن است، حمایت میکند.
شرکتهای معدنی که به ذخایر با عیار بالا دسترسی دارند، موقعیت ویژهای برای بهرهبرداری از این گذار دارند. به عنوان مثال، سرمایهگذاریهای فورچسکیو در تولید آهن سبز با فرآیندهای مبتنی بر هیدروژن همراستا است، در حالی که 65 درصد سهم ریو تینتو از صادرات سنگ آهن استرالیا به چین این شرکت را در موقعیت مناسبی برای بهرهبرداری از تقاضای سنتی و نوظهور قرار میدهد. نقشه راه صفر کربن بیاچپی نیز تعهد این شرکت به کربنزدایی را برجسته میکند و آن را به یک بازیگر کلیدی در گذار به فولاد سبز تبدیل میکند.
موقعیت استراتژیک: سهام معدنی با تابآوری دوگانه
سرمایهگذاران باید اولویت خود را بر سهام معدنی بگذارند که تعادلی بین تابآوری صادرات در کوتاهمدت و همراستایی با فولاد سبز در بلندمدت برقرار کنند. نامزدهای کلیدی شامل موارد زیر هستند:
1. بیاچپی گروپ: پیشرو در بهرهوری هزینه و کربنزدایی با سبد متنوعی از سنگ آهن و مس.
2. ریو تینتو: عملیات استرالیایی این شرکت 65٪ از واردات سنگ آهن چین را تأمین میکند، در حالی که پروژههای هیدروژنی سبز آن در استرالیای غربی این شرکت را برای آینده کمکربن آماده میسازد.
3. فورچسکیو متالز گروپ: پیشرو در تولید آهن سبز و استفاده از ساختار هزینهای پایین برای مقابله با رکودهای چرخهای.
این شرکتها همچنین از شراکتهای استراتژیک بهرهمند میشوند، مانند تأمین سنگ آهن پرعیار سیماندو از گینه توسط گروه آهن و فولاد ژوژو چین. این امر وابستگی به تأمینکنندگان سنتی مانند استرالیا و برزیل را کاهش داده و امنیت منابع را برای کارخانههای فولاد چینی تقویت میکند.
ریسکها: کاهش سیاستها و تنشهای تجاری
با وجود استدلالهای قوی سرمایهگذاری، خطرات همچنان باقی است. اجرای نامتوازن کاهش تولید فولاد در چین ممکن است پیشرفت کربنزدایی را به تأخیر بیندازد، در حالی که تنشهای تجاری بهعنوان یک فاکتور غیرقابل پیشبینی باقی میماند. کاهش تعرفههای ایالات متحده بهطور موقت صادرات را افزایش داده است، اما اقدامات حمایتی پیشنهادی اتحادیه اروپا و احتمال بازگشت تعرفهها ممکن است جریانها را مختل کند.
برای کاهش این خطرات، سرمایهگذاران باید تنوع در معرض سرمایهگذاری خود را از تولیدکنندگان چینمحور گسترش دهند و از عدم قطعیتهای ژئوپلیتیکی با استفاده از قراردادهای آتی پوشش ریسک کنند. علاوه بر این، نظارت بر سیاستهای پولی جهانی مانند کاهش نرخ بهره توسط فدرال رزرو آمریکا بسیار حیاتی خواهد بود، زیرا تغییرات نقدینگی میتواند رقابتپذیری صادرات را تحت تأثیر قرار دهد.
نتیجهگیری: استراتژی سرمایهگذاری دوگانه
مسیر متفاوت بازار سنگ آهن نیاز به یک رویکرد دوگانه دارد. دستاوردهای کوتاهمدت میتوانند از طریق شرکتهایی با تابآوری بالای صادرات و انضباط هزینهای به دست آیند، در حالی که ارزش بلندمدت در شرکتهایی است که با گذار به فولاد سبز همراستا هستند. با این حال، سرمایهگذاران باید در برابر کاهش سیاستها و تنشهای تجاری هشیار باشند، زیرا این موارد میتوانند نوساناتی ایجاد کنند.
برای کسانی که آمادهاند این پیچیدگیها را مدیریت کنند، تغییرات ساختاری در تقاضای جهانی سنگ آهن فرصت منحصر به فردی را برای سرمایهگذاری در یک بخش که هم مقاوم است و هم در حال تحول است، ایجاد میکند. همانطور که دنیا به سوی آیندهای کمکربن حرکت میکند، برندگان کسانی خواهند بود که فقط به چالشهای امروز واکنش نشان نمیدهند، بلکه به نیازهای فردای بازار نیز پاسخ میدهند.