تعرفههای ترامپ بر شهرهای فولاد بریتانیا سایه افکنده است / آخرین بازماندههای صنعت فولاد در سرزمین ملکه!
صنعت فولاد بریتانیا در اوج شکوفایی خود در حدود سال 1970، بیش از 26 میلیون تن فولاد تولید میکرد و بیش از 320 هزار نفر را به کار گرفته بود. سپس سقوط تدریجی آغاز شد. اکنون تنها چهار میلیون تن فولاد در سال تولید میشود و کمتر از 40 هزار نفر مشغول به کار هستند.
به گزارش فولاد نیوز، ریان دیویس 33 سال در کارخانه فولاد پورت تالبوت کار کرده است و از اولین روزی که وارد این کارخانه شد، شایعاتی شنیده بود مبنی بر اینکه کارخانه در آستانه تعطیلی است. شایعاتی در میان همکارانش در مورد مالکیت جدید و تعدیل نیروها پخش میشد. معمولاً این شایعات حقیقت نداشتند. او به یاد میآورد که در آن زمان این مسائل را با تردید دنبال میکرد.
این شغل بسیار خستهکننده بود. او به صدای زنگ آهن و نالههای تیز بخار، همچنین به ترس از نشت گازها اشاره میکند. در تابستان دمای داخل کارخانه «غیرقابل تحمل» میشد و شیفتهای کاریاش 12 ساعت طول میکشید. اما او به شغلش اهمیت میداد. کار در صنعت فولاد جزیی از هویت او بود.
تا اینکه چند سال پیش، شایعه جدیدی شنید: مالکین هندی کارخانه، تاتا استیل، قرار بود کورههای بلند را ببندند. این شایعه درست از آب درآمد. کورههای بلند در ماههای جولای و سپتامبر سال گذشته خاموش شدند، بخشی از یک بازسازی که در نهایت باعث حذف حدود 2 هزار شغل شد؛ نیمی از تعداد کارمندان آنجا.
فولاد جزیی جداییناپذیر از هویت پورت تالبوت است. دودکشهای برنزی رنگ بر آسماننما سایه میافکنند؛ اولین چیزی که وقتی از جاده M4 به سمت شهر حرکت میکنید، میبینید. فولاد، به گفته دیویس، «دلیل اصلی موفقیت پورت تالبوت به عنوان یک شهر بود.»
این داستان مشابهی است در سایر جوامع بریتانیایی که به طور تاریخی به صنعت فولاد وابسته بودند. علاوه بر پورت تالبوت، شهرهایی مانند ردکار در شمال یورکشایر و اسکنتورپ در لینکلنشایر نیز در این دسته قرار میگیرند.
صنعت فولاد بریتانیا در اوج شکوفایی خود در حدود سال 1970، بیش از 26 میلیون تن فولاد تولید میکرد و بیش از 320 هزار نفر را به کار گرفته بود. سپس سقوط تدریجی آغاز شد. اکنون تنها چهار میلیون تن فولاد در سال تولید میشود و کمتر از 40 هزار نفر مشغول به کار هستند.
اما در سالهای اخیر، صنعت فولاد وارد یک دوره دشوارتر شده است، بخشی از آن به دلیل افزایش قیمتهای انرژی است. عدم قطعیت مداوم در مورد تعرفهها بر صادرات فولاد به ایالات متحده هم بر این شرایط افزوده است. این مساله اعصاب مردم را خرد کرده و باعث از دست دادن سفارشها از شرکتهای آمریکایی شده است.
در حالی که تعرفه 27.5 درصدی بر خودروها کاهش یافته و به 10 درصد رسیده است و تعرفهها بر محصولات هوافضا به صفر رسیده است، تعرفه 25 درصدی بر صادرات فولاد و آلومینیوم بریتانیا به ایالات متحده همچنان برقرار است. مسئولان بریتانیایی میگویند مصمم هستند تعرفههای فولاد را هم به صفر برسانند و مذاکرات ادامه دارد. اما این همه بر حس پیشبینی بد در میان مردم در شهرهای فولادی افزوده است.
حال اگر تولید فولاد بریتانیا واقعاً به نابودی نزدیک شود، آینده چه خواهد شد؟ و این وضعیت برای شهرهایی مانند پورت تالبوت و ردکار که بخش زیادی از هویت خود را به تاریخ صنعتیشان مدیون هستند، چه خواهد بود؟
شهرهای ارواح فولاد بیابانی
اگر میخواهید به آیندهای پس از صنعت فولاد نگاه کنید، ردکار در ساحل شمال شرقی بریتانیا را ببینید؛ منطقهای که گاهی به عنوان «کمربند زنگزده» بریتانیا توصیف میشود، به دلیل سایتهای صنعتی متروکهای که در سراسر چشمانداز پراکندهاند.
صنعت فولاد تیساید از اواسط قرن نوزدهم به وجود آمد و بیش از 40 هزار نفر را به کار گرفت. این منطقه به افتخار این که پل بندر سیدنی با فولاد تیساید ساخته شده است، همیشه مورد افتخار محلیها بود.
اما مانند دیگر شهرهای فولادی، در نیمه دوم قرن بیستم دچار مشکلات شد. واردات ارزان از چین رقابت شدیدی به وجود آورد. بریتانیا از یک اقتصاد صنعتی به یک اقتصاد مبتنی بر خدمات تبدیل شد و شهرهایی مانند ردکار از این روند عقب ماندند.
در سال 1987، مارگارت تاچر با کیف دستیاش از میان یک زمین متروکه قدم زد؛ عکسی از این «بازدید بیابانی» به نماد سختیهای صنعتی تبدیل شد.
صنعت فولاد در سالهای اخیر تحت فشار قیمتهای بالای انرژی در بریتانیا قرار گرفته است (که باعث میشود گرم کردن کورهها گران شود). برخی تحلیلگران معتقدند که تلاشهای بریتانیا برای کاهش کربن هم هزینههای تولید فولاد را افزایش میدهد.
در سال 2015، مالکان تایوانی کارخانه فولاد ردکار به فعالیت خود پایان دادند. سو جفری، رهبر حزب کارگر شورای ردکار، به یاد میآورد که در یکی از آخرین روزهای فعالیت کوره بلند، تماشای آن برایش یکی از دردناکترین تجربیات بود. حدود 2 هزار کارگر شغل خود را از دست دادند و هزاران نفر دیگر از طریق زنجیره تأمین فولاد تحت تأثیر قرار گرفتند.
کسبوکارهای محلی نیز آسیب دیدند؛ مهمانخانهها مشتریان خود را از دست دادند زیرا پیمانکارانی که قبلاً به این منطقه میآمدند، دیگر به آنجا نمیرفتند. شورای محلی یک گروه کاری برای کمک به کارگران سابق فولاد برای پیدا کردن شغل جدید تشکیل داد. این گروه در برخی موارد موفقیتهایی داشت.
از بیش از 2 هزار کارگری که هنگام بسته شدن کارخانه برای دریافت مزایا درخواست دادند، بیشتر آنها ظرف سه سال از مزایا خارج شدند. اما خانم جفری معتقد است که بسیاری نتوانستند شغلهایی پیدا کنند که از مهارتهای صنعتیشان بهرهبرداری کنند.
برخی به شغلهای جدیدی مانند پیادهروی با سگ یا دکوراسیون روی آوردند و برخی دیگر مجبور به پذیرش کاهش چشمگیر حقوق شدند.
این داستان در سایر شهرهای فولادی نیز تکرار شده است؛ کارگرانی که اخراج شدهاند و مجبورند شغل جدیدی پیدا کنند. اما برخی از این تغییرات راضی هستند.
پس از اخراج، راین دیویس تصمیم گرفت به دنبال رویای دوران کودکیاش برود: هنر خیابانی. او اکنون کسبوکاری راهاندازی کرده و نقاشیهای دیواری از حشرات، اردکها و موجودات اسطورهای میکشد. اگرچه درآمدش کمتر است، اما این کار برایش رضایتبخش است: «از زمانی که کارخانه را ترک کردم، خیلی خوشحالتر شدم. وقتی یک دیوار خاکستری داری و چیزی رنگی روی آن میکشی، مردم را به لبخند وادار میکنی.»
اما همه اینگونه نیستند. کاسیوس واکر-هانت، 28 ساله، پس از اخراج از کارخانه فولاد پورت تالبوت، سال گذشته یک کافهتریا در این شهر باز کرد و از وام 7 هزار و 500 پوندی تاتا استیل برای خرید تجهیزات حرفهای قهوهسازی استفاده کرد. او میگوید: «من بیوقفه کار میکنم تا فقط زنده بمانم.»
نبرد برای حفظ کورههای بلند
امنیت شغلیای که صنعت فولاد در گذشته فراهم میکرد، یکی از دلایلی است که اتحادیهها معتقدند باید این صنعت حفظ شود.
آلون دیویس، دبیر ملی اتحادیه کمینیتی، بزرگترین اتحادیه فولادکاران، میگوید «دولتها باید زمانی که لازم است وارد عمل شوند تا کورههای بلند روشن بمانند.»
این دقیقاً همان اتفاقی است که اوایل امسال در اسکنتورپ، آخرین مکانی در بریتانیا که فولاد خالص را از ذوب سنگ آهن در کورههای بلند تولید میکند، افتاد.
این کارخانه از بحران به بحران رفته است. دولت قبلی کنترل آن را به دست گرفت زمانی که در آستانه ورشکستگی بود و پس از دریافت حمایت 600 میلیون پوندی از مالیاتدهندگان بریتانیایی، آن را به شرکت چینی جینگه فروخت.
حالا دوباره تحت کنترل دولت است. دولت مجبور شد وارد عمل شود پس از اینکه جینگه نتوانست تأمین منابع حیاتی برای حفظ کورهها را انجام دهد. آینده اسکنتورپ حالا نامعلوم است. برخی از کارشناسان از دولت خواستهاند که این سایت را به طور کامل ملیسازی کند.
اما جاناتان کاراتر-گرین، تحلیلگر صنعت فولاد معتقد است که وزیران درباره ملیسازی به دلیل هزینهها و پیچیدگیهای بالقوه آن محتاط خواهند بود.