کشورهای منطقه شمال آفریقا می‌توانند به عنوان تأمین‌کننده منابع برای کربن‌زدایی صنعت متالورژی اروپا با کشورهای حوزه خلیج فارس رقابت کنند.

به گزارش فولاد نیوز، پتانسیل اقتصادی کشورهای شمال آفریقا بر اساس منابعی مشابه با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس است: تابش زیاد آفتاب و منابع نفت و گاز. با این حال، هنوز میزان نفت و گاز در این منطقه کمتر از خلیج فارس است. این امر بر فرصت‌های سرمایه‌گذاری مصر، الجزایر، لیبی و تونس در حرکت به سوی یک اقتصاد بدون کربن، از جمله صنعت فولاد، تأثیر می‌گذارد.

در مورد مراکش و موریتانی، تقریباً هیچ نفت و گازی وجود ندارد. اما ذخایر قابل توجهی از سنگ‌آهن در این کشورها موجود است. لیبی، الجزایر، تونس و مصر نیز دارای چنین ذخایری هستند. بنابراین، ساختار متالورژی منطقه مشابه ساختاری است که در کشورهای شورای همکاری خلیج فارس شکل گرفته است.

این کارخانجات به طور انحصاری از فناوری EAF (کوره قوس الکتریکی) استفاده می‌کنند که بر روی DRI تولید شده محلی فعالیت می‌کنند. به عبارت دیگر، در این مرحله تولید فولاد کاملاً سبز است. و به زودی فولاد سبز شمال آفریقا در اتحادیه اروپا مورد تقاضای زیادی قرار خواهد گرفت، پس از اجرای CBAM (مکانیزم کربن مرزی اتحادیه اروپا) از ژانویه 2027. پس از آن، تولیدکنندگان فولاد اروپایی نیاز به جایگزینی برای آهن مذاب تولید شده در کوره‌های بلند (BF) خواهند داشت. این روندها را برای صنعت فولاد در شمال آفریقا تعیین می‌کند.

در سال‌های اخیر، کشورهای شمال آفریقا به دلیل تقاضای بالا برای محصولات فولادی در بخش ساخت‌وساز، تولید فولاد خود را افزایش داده‌اند. اما در عین حال، تولید DRI در حال رشد سریع‌تر است. این نشان‌دهنده پتانسیل بالای صادراتی آن است.

فولاد سبز شمال آفریقا

این روند در آینده نیز ادامه خواهد یافت. اجرای SWAM در اتحادیه اروپا از ژانویه 2027، که به زودی خواهد بود، به این روند کمک خواهد کرد. در آن زمان، تولیدکنندگان فولاد اروپایی نیاز به جایگزینی برای آهن مذاب خواهند داشت تا از هزینه‌های اضافی جلوگیری کنند. DRI سبز شمال آفریقا به خوبی برای چنین مقاصدی مناسب است.

این محصول در رقابت با DRI سبز خاورمیانه مزیت جدی دارد، زیرا فاصله جغرافیایی مصر، الجزایر، مراکش و سایر کشورها با اروپا کمتر از خلیج فارس است. اولاً، این امر هزینه‌های لجستیک را برای مصرف‌کنندگان کاهش می‌دهد. ثانیاً، میزان Scope 3 کمتر خواهد بود به دلیل کاهش انتشار CO2 در حمل‌ونقل. بنابراین، هم‌اکنون تعدادی پروژه جدید در منطقه در حال آماده‌سازی است.

در موریتانی، شرکت دولتی SNIM، دومین معدن بزرگ سنگ‌آهن در آفریقا، به همراه کنسرسیوم CWP Global قصد دارند یک کارخانه DRI با ظرفیت سالانه 2.5 میلیون تن بسازند. این کارخانه در منطقه صنعتی AMAN واقع خواهد شد که در آنجا 5.5 گیگاوات انرژی باد و خورشیدی و یک کارخانه هیدروژن سبز نیز برنامه‌ریزی شده است. به عبارت دیگر، این یک تولید کاملاً بدون کربن خواهد بود.

در مصر، یک کارخانه DRI با ظرفیت 2.5 میلیون تن و هزینه 1 میلیارد یورو برنامه‌ریزی شده است که پس از آن ظرفیت آن به 4 میلیون تن افزایش خواهد یافت. این کارخانه از تجهیزات گروه SMS آلمان در منطقه اقتصادی سوئز استفاده خواهد کرد؛

در الجزایر، شرکت محلی Copresud به همراه کنسرسیوم ایتالیایی CEIP Scarl، یک کارخانه DRI به ارزش 1 میلیارد یورو را برنامه‌ریزی کرده‌اند، بدون اینکه ظرفیت دقیق آن را مشخص کنند. احتمالاً ظرفیت آن حدود 2.5 میلیون تن خواهد بود، مشابه پروژه مصر؛

در لیبی، گروه توزیع ترکیه Tosyali Holding به همراه شرکت دولتی SULB قصد دارند بزرگ‌ترین کارخانه DRI جهان را با ظرفیت سالانه 8.1 میلیون تن بسازند. گروه SMS سفارش تأمین تجهیزات را دریافت کرده است؛

در لیبی، شرکت دولتی LISCO قصد دارد یک کارخانه DRI با ظرفیت سالانه 2 میلیون تن بسازد. تأمین‌کننده تجهیزات آن شرکت ایتالیایی دانیلی خواهد بود؛
در مراکش، در چارچوب ابتکار Moroccan Offer به ارزش 32 میلیارد دلار، شرکت محلی Nareva قصد دارد DRI هیدروژن سبز تولید کند و همچنین آمونیاک سبز تولید کند؛

علاوه بر این، فرصت‌هایی برای افزایش تولید DRI در کارخانجات موجود وجود دارد. به عنوان مثال، شرکت Algerian Qatari Steel Co. در سال 2022 اعلام کرد که قصد دارد ظرفیت تولید خود را از 2.5 میلیون تن به 5 میلیون تن تا اوایل 2026 افزایش دهد.

پتانسیل سبز

امروز، شرکت Elmarakbysteel مصر پیشرو در این زمینه است. میزان انتشار CO2 آن تنها 0.62 تن به ازای هر تن فولاد نهایی است. سایر شرکت‌ها داده‌های خود را فاش نمی‌کنند، اما بر اساس مجموع انتشارات صنعتی و تولید فولاد، پیش‌بینی می‌شود که این مقدار حدود 1.4 تن به ازای هر تن محصولات فولادی باشد.

یادآوری می‌کنیم که Emirates Steel، سبزترین شرکت فولادی در کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، میزان انتشار گازهای گلخانه‌ای آن 0.67 تن به ازای هر تن فولاد است. در عین حال، 86 درصد از برق مورد استفاده در تولید از منابع انرژی تجدیدپذیر به دست می‌آید. برای مقایسه، شرکت Ezz Steel مصر، بزرگ‌ترین تولیدکننده فولاد در شمال آفریقا، تنها 12 درصد از برق خود را از منابع تجدیدپذیر به دست می‌آورد.

بنابراین، کربن‌زدایی بیشتر صنعت فولاد در مصر، الجزایر، تونس و مراکش به طور مستقیم به توسعه انرژی سبز بستگی دارد. تقریباً همه کشورها برنامه‌های بلندپروازانه‌ای در این زمینه دارند.

مصر قصد دارد سهم انرژی‌های تجدیدپذیر را از 20 درصد در سال 2022 به 42 درصد تا 2030 و به 58 درصد تا 2034 افزایش دهد. در پرتفوی دولت 16 پروژه برای ساخت نیروگاه‌های بادی و خورشیدی با ظرفیت کل 55 گیگاوات وجود دارد. تمام این پروژه‌ها در مراحل مختلف قرار دارند؛

برنامه انرژی تجدیدپذیر ملی الجزایر، افزایش ظرفیت از 4.5 گیگاوات در 2020 به 22 گیگاوات در 2030 را پیش‌بینی می‌کند که از این میزان 10.5 گیگاوات متعلق به نیروگاه‌های خورشیدی و 4 گیگاوات مربوط به نیروگاه‌های بادی خواهد بود؛

لیبی قصد دارد ظرفیت نیروگاه‌های بادی را از 0.6 گیگاوات به 1 گیگاوات در 2020-2025 افزایش دهد و ظرفیت نیروگاه‌های خورشیدی را از 0.3 گیگاوات به 0.8 گیگاوات افزایش دهد. این امر سهم انرژی‌های تجدیدپذیر را از 7 درصد به 10 درصد افزایش خواهد داد؛

دولت تونس هدف خود را برای افزایش سهم انرژی‌های تجدیدپذیر در تعادل انرژی تا 35 درصد تا 2030 تعیین کرده است، در حالی که در سال 2024 این رقم 3 درصد خواهد بود؛

برنامه اقدام انرژی تجدیدپذیر مراکش پیش‌بینی می‌کند که سهم انرژی‌های تجدیدپذیر در تعادل انرژی به 52 درصد تا 2030 برسد؛

موریتانی استراتژی دولتی برای انرژی تجدیدپذیر ندارد، اما آژانس بین‌المللی انرژی (IEA) برآورد کرده است که اجرای پروژه‌های هیدروژن سبز برنامه‌ریزی‌شده نیاز به 16 گیگاوات ظرفیت انرژی تجدیدپذیر تا 2030 خواهد داشت.

استفاده از هیدروژن سبز، گام بعدی مهم در جهت آینده‌ای بدون کربن است. نه تنها در صنعت فولاد، بلکه در تولید برق، صنعت سیمان، تولید کود و سایر صنایع. با توجه به پتانسیل عظیم توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر (سطح تابش خورشید در این منطقه 2000 کیلووات ساعت بر متر مربع است)، تمام کشورهای شمال آفریقا ادعا می‌کنند که تأمین‌کننده هیدروژن سبز برای اتحادیه اروپا خواهند بود. اتحادیه اروپا نیز علاقه‌مندی خود را به چنین پروژه‌هایی اعلام کرده است.

ریسک‌ها و چشم‌اندازها

کشورهای خلیج فارس به منابع سرمایه‌گذاری خود برای فرایند کربن‌زدایی اقتصادی (توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر و تولید هیدروژن) تکیه دارند. کشورهای شمال آفریقا چنین فرصت‌های گسترده‌ای ندارند. به همین دلیل، پروژه‌های آنها به تأمین مالی خارجی وابسته است. این نهادها شامل بانک توسعه آفریقا، بانک سرمایه‌گذاری اروپا (EIB)، بانک بازسازی و توسعه اروپا و بانک جهانی هستند.

این مؤسسات آمادگی خود را برای قرض دادن به پروژه‌های سبز در شمال آفریقا اعلام کرده‌اند، اما در واقع این منابع از نیازهای واقعی بسیار کمتر است. برای مثال، هزینه کل برنامه‌های انتقال سبز در مصر تا سال 2030 معادل 246 میلیارد دلار است. در حالی که بانک EIB تا ژوئن امسال تنها 312.6 میلیون دلار برای این اهداف اختصاص داده است.

بنابراین، دوره بازپرداخت پروژه‌های سبز برای کشورهای شمال آفریقا بسیار حائز اهمیت است. آنها نمی‌توانند مانند عربستان سعودی عمل کنند که ساخت مجموعه صنعتی 8.4 میلیارد دلاری NEOM را آغاز کرده است.

برای لیبی، ریسک‌های اضافی وجود دارد، زیرا این کشور هنوز قادر به خروج از آشفتگی‌های جنگ داخلی نیست که از سال 2011 آغاز شده است.

دیدگاهتان را بنویسید